ASR BAZAFARINI
نسخه آزمایشی
ساماندهی حاشیه نشینی با مشارکت سمن ها

۱۱:۲۷ | ۱۳۹۷/۱۰/۱۶

ساماندهی حاشیه نشینی با مشارکت سمن ها

عصر بازآفرینی: حاشیه‌نشینی و آسیب های اجتماعی ناشی از آن به عنوان بزرگترین معضل در کلان شهرها شناخته می شوند که مشکلات اجتماعی و اقتصادی فراوانی را به دنبال دارند. از این رو ارایه خدمات بهداشتی به حاشیه نشینان، یکپارچگی، توانمندسازی و بهسازی کانون‌های حاشیه‌ای جز با همکاری همه جانبه مسوولان، مشارکت بخش خصوصی و تشکل‌های مردم نهاد و الزام و عزم همگانی مسیر نیست.

به گزارش پایگاه خبری عصر بازآفرینی به نقل از ایرنا، اسمشان سکونت های غیررسمی است، آلونک هایی از جنس کاهگل و حلبی های بدقواره که به دور شهرها چنبره زده اند، زخم هایی لاعلاج در دل کلانشهرها که روز به روز گسترده تر می شوند.


ریشه حاشیه نشینی به زمان های بسیار دور برمی گردد اما از حیث علل تاریخی به وجود آورنده آن میان کشورهای توسعه یافته و کشورهای توسعه نیافته تفاوت هایی وجود دارد. در واقع پس از فروپاشی نظام اقتصادی جهان و افزایش فقر بعد از جنگ جهانی دوم در بیشتر کشورها پدیده حاشیه نشینی تبدیل به معضلی برای برنامه ریزی و مدیریت کلان شهر شد.


ایران نیز از این موضوع مستثنی نبود و وضعیت چندان ناخوشایندی از نظر حاشیه نشینی دارد که عمدتا این مساله به صورت شهرک های کوچک و همچنین آلونک های بدقواره در حومه شهرها دیده می شود. طبق نتایج به دست آمده از پژوهش حاشیه نشینی مرکز مطالعات و تحقیقات معماری و شهرسازی ایران، جمعیت حاشیه اطراف 10 شهر بزرگ ایران حدود 11میلیون تن است. این تعداد، در یک هزار و100 محله ساکن شده اند و این محله ها در 850 نقطه در سراسر کشور قرار دارند که مساحتی بیش از 70 هزار هکتار را دربرمی گیرد.

** عوامل پیدایش معضل حاشیه نشینی
اتحاذ ساز و کارهای تبعیض آمیز و فقر بر پایه توزیع غیر عادلانه منابع قدرت، ثروت و درآمد از جمله نخستین علت های به وجود آمدن معضل حاشیه نشینی در سطح کلان است. ضعف برنامه های مشخص و موثر برای پاسخگویی به نیاز سرپناه اقشار کم درآمد در توزیع جغرافیایی مناسب، دسترسی ناچیز به نظام های رسمی اعتباری و وام مسکن برای اقشار کم درآمد، ناتوانی در نظارت و کنترل ساخت و سازها، فقدان نهادسازی برای تجهیز و تجمیع منابع اقشار کم درآمد و نبود حمایت و هدایت همه جانبه دولت از خانه سازی از جمله موارد زمینه ساز پیدایش و شکل گیری حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی محسوب می شود.

** حاشیه نشینی منشا بسیاری از آسیب های اجتماعی
حاشیه نشینی چه در نزدیکی شهرها و چه کیلومترها از شهر فاصله داشته باشند زمینه ساز آسیب اجتماعی به حساب می آید زیرا خود عامل به وجود آورنده آسیب های دیگری است که جبران آن ها علاوه بر زمان بر بودن تحمیل هزینه های بسیاری را برای جامعه تحمیل می شود. طبق بیانات مقام معظم رهبری حاشیه نشینی یکی از پنج آسیب اجتماعی است که باید در صدر امور قرار گیرند. حاشیه های شهرها که بیشترین تراکم جمعیت را در خود دارند نسبت به دیگر جاها آسیب پذیرتر هستند زیرا اغلب از خدمات اجتماعی کمتری برخوردار هستند و همین موارد سبب می شود که در دامن بزه های مختلف بیفتند.

فقدان نظارت امنیتی کافی، وضعیت جغرافیایی برخی مناطق همگی سبب می‌شود تا مجرمان به راحتی در آنجا پناه گیرند و تا زمانی که این عوامل زمینه ‌ساز وجود داشته باشد این مناطق مستعد جرم هستند. نوجوانان و جوانان این مناطق همه روزه عازم شهرها می شوند تا برای خود کاری دست و پا کنند و عمدتا به دلیل نداشتن تخصص و سواد لازم به دست فروشی، سیگار فروشی یا کار در میادین عرضه میوه و تره بار و ... می زنند، همین مسایل سبب آشنا شدن با یکدیگر و تشویق هم برای انجام جرم های مختلف می شود و دلیل این کارهایشان را تنها کسب درآمد می دانند.

در همین ارتباط «علیرضا شریفی یزدی» جامعه شناس با گرایش روانشناسی اجتماعی و استاد دانشگاه ، معتقد است که پدیده حاشیه نشینی ناشی از پراکندگی و ساختار نامناسب اقتصادی است. او می گوید: «افراد در مناطق حاشیه نشین دچار نوعی تناقض فرهنگی و اقتصادی هستند و همخوانی فرهنگی میان این افراد وجود ندارد. از نظر سواد از پایین ترین سطح تحصیلات برخوردار و به درآمدهای پایین نیز قانع هستند. در واقع ساختار نواحی حاشیه ای پس از مدتی تبدیل به مراکزی برای ایجاد انواع آسیب های اجتماعی می شود. به دلیل نبود بهداشت هم سطح بیماری در میان این قشرها زیاد است و چون این افراد همواره در مراکز شهری برای برعهده گرفتن شغل های سطح پایین در حال تردد هستند، بیماری ها را نیز منتقل می کنند. به طور کلی باید گفت بسیاری از رخدادهایی که در سطح شهر اتفاق می افتد خاستگاه و سکونت گاه اصلی آن در مناطق حاشیه ای است.»

** راهکارهایی برای جلوگیری از گسترش حاشیه‌نشینی
ریشه‌یابی مشکلات اجتماعی نظیر حاشیه‌نشینی و برنامه‌ریزی عِلمی برای بر طرف کردن موانع و عوامل پیدایش و گسترش آن از جمله مواردی هستند که باید مورد توجه برنامه ریزان شهری و مسوولان قرار گیرد. بنابراین در این صورت باید گفت که امکان از میان بردن حاشیه نشینی به عنوان معضل اجتماعی با شناخت و برنامه‌ریزی علمی وجود دارد. کم کردن اختلاف سطح توسعه در شهرها و روستا و جلوگیری از روند مهاجرت می تواند معضل حاشیه نشینی را تا حدودی کاهش دهد زیرا در صورت محقق شدن این هدف، روستاییان به‌ صورت توده‌ای، نیازی به مهاجرت به شهرها برای خود نمی‌بینند.

«ناهید تاج الدین» عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، اجرای سیاست های ضعیف توسعه روستایی را روندی برای افزایش حاشیه نشینی می داند و در همین ارتباط می گوید: «امروزه 73 درصد جامعه ایرانی شهرنشین هستند و 50 درصد شهرنشین ها در کلان شهرها زندگی می کنند و این خود شاهدی بر مدعای دافعه روستاها است که به سیاست های ضعیف توسعه روستایی بازمی گردد. به هر حال بسیاری از روستاییان به دلیل اشتغال و بهره گیری از امکانات و فرصت های شهری به طرف این نواحی مهاجرت می کنند. برآوردها نشان می دهد جمعیت شهرنشین ایران 20 درصد بیشتر از میانگین جهانی محسوب می شود، یعنی 54 درصد جمعیت جهان و 73 درصد جمعیت ایران در شهرها زندگی می کنند، از طرف دیگر آمارها حکایت از آن دارد که در فاصله سال های 1385تا 1390 خورشیدی سرعت سقوط جمعیت روستایی سه برابر شده که اینها همه نشانه ضعف توسعه روستایی و عمق توسعه نامتوازن در ایران است.»

آنچه که اکنون به ‌عنوان حاشیه ‌نشینی شناخته شده جزو جریان دیرپا و تاریخی مهاجرت جمعیتی جویای کار و رفاه و گریزان از روستاها و شهرهای کوچک به لحاظ دافعه‌های آن و نیز پس رانده شدن فقرا از درون شهرها به حاشیه آن، معلول طبیعی توسعه است و تا زمانی که حاشیه‌ها در برابر شهرها قرار گیرد حاشیه ‌نشینی پدیده‌ای ناهنجار و پذیرفتنی نیست و به عقیده‌ برخی کارشناسان این امر را لازم و مفید برای توسعه می‌دانند. پس این عقیده که باید مناطق حاشیه‌نشینی را تخریب کرد قابل دفاع نیست و باید با ساماندهی آن و فراهم کردن امکانات مورد نیاز برای حاشیه‌نشینان و کم کردن فاصله و خلاء موجود میان آن ها و شهرنشینان اقدام کرد و این امر تنها با مشارکت و همکاری دستگاه های مسوول انجام پذیر می شود.

ناهید تاج الدین در اینباره می گوید: «با یکپارچه سازی نهادهای مدنی می توان از ظرفیت های بالقوه آنها استفاده و مشارکت اجتماعی را هدفمندتر کرد. باید دانست هیچ راهی بهتر از فعال کردن ظرفیت های اجتماعی در زمینه ساماندهی حاشیه نشینان نیست به گونه ای که دولت نیز به آنها اعتماد داشته باشد و فعالیت آنها را سازمان بخشد.»

اگر چنین مشارکت هایی حاصل شود و راهکارهای گفته شده به کار گرفته شود می توان از ایجاد این مناطق و گسترش حاشیه نشینی در نقاط مختلف کشور کاست که دیگر به طبع آن جرم و آسیبی حاصل نشود. مناطق حاشیه‌نشین در شهرها هر چند که به صورت بی‌رویه، کنترل و سازماندهی نشده به وجود آمده اند اما از دید اجتماعی ضروری است که با شناخت مسایل و مشکلات حاشیه‌نشینان به طور عام و کنترل و تنظیم‌خانواده به طور خاص راه حل اساسی در ارتباط با برطرف کردن نیازهای این قشر عظیم شهر و کشوری عاری از آسیب اجتماعی داشت.

** فرجام سخن
پیش بینی و پیشگیری بهتر از درمان است، با جلوگیری از شکل گیری حاشیه نشینی و برخوردهای اصولی با این مقوله می توان از به وجود آمدن چنین مکان هایی جلوگیری کرد. بنابراین می توان به وسیله اصلاح اقتصاد و خدمات رسانی به مبدا مهاجرت و شهرهای کوچک از شکل گیری این گونه نواحی جلوگیری کرد. همچنین استفاده از نظریه جامعه ‌شناسان، حقوقدانان و به ‌ویژه جرم‌شناسان و پیشنهاد راهکارهای آنان برای پیشگیری و کاهش جرایم در مناطقی که هنوز حاشیه ‌نشینی در آن رواج نیافته اما مستعد حاشیه ‌نشینی هستند استفاده کرد.

نام
نظر شما